کلمات و اصطلاحات مربوط به مد در آیلتس


elegant clothes

لباس های شیک و آراسته



Meaning: clothes that are beautiful in a graceful way

لباس هایی که به شکل برازنده‌ای زیبا هستند



EXP: Jane likes to wear elegant clothes and expensive accessories

جین دوست دارد لباس های شیک و آراسته بپوشد و از زیورآلات گران قیمت استفاده کند.



fashion-conscious

اهل مد



Meaning: interested in the latest fashions

علاقه مند به جدیدترین مُدها



EXP: Bailey is very fashion-conscious.

بیلی خیلی اهل مد است.



a fashion victim

مُد پرست



Meaning: someone who always wears fashionable clothes even if the clothes sometimes make them look silly

کسی که همیشه لباس های مُد روز می پوشد حتی اگر لباس ها گاهی ظاهر وی را احمقانه نشان دهد



EXP: Blake is in danger of becoming a fashion victim.

بلیک در معرض خطر تبدیل شدن به یک مُد پرست قرار دارد.


has impeccable taste in clothing

بسیار خوش سلیقه بودن در لباس



Meaning: has outstanding ability to judge what is good or suitable for clothing

داشتن توانایی فوق العاده برای قضاوت در مورد خوب یا مناسب بودن لباس



EXP: Brandon is well-known for his impeccable taste in clothing.

براندون به خاطر خوش سلیقه بودن در لباس معروف است.



tacky clothing

لباس کوچه بازاری



Meaning: clothing that looks cheap and of poor quality

لباسی که ارزان و بی کیفیت به نظر می رسد



EXP: Revealing clothing would be too tacky and impolite for such a formal occasion.

لباس‌ بدن نما برای چنین مراسم رسمی خیلی نامناسب و نامحترمانه است.


در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در آموزش کلمات و اصطلاحات مربوط به مد در آیلتس آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با مد در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.